قسمت قبلی این مطلب را در اینجا بخوانید
امیرحسین توفیق – ونکوور
گویی دنیا را به سحر داده بودند. بالاخره تلاشهایش داشت به نتیجه میرسید. بلافاصله با مشاور مهاجرت تماس گرفت و زمانی را مشخص کرد و در دفتر ایشان حاضر شد.
«خیلی خوشحالم. احساس میکنم به چیزی که میخواستم دارم میرسم.»
«خیلی خوبه. انشاءالله که همهچیز بهخوبی پیش خواهد رفت. فقط قبل از هر کاری، من باید با شرکتی که در آن کار میکنید و قصد دارن به شما پیشنهاد شغلی بدن، تماس بگیرم و مطمئن بشم که این شرکت واجد شرایطه و از طرفی، بهدلیل اینکه باید یکسری اطلاعات مالی و خصوصی خودشون رو هم ارسال کنند، بهتره اطلاع داشته باشن تا در بین کار، با مشکلی مواجه نشیم و بعد وارد قرارداد بشیم.»
«ایرادی نداره. من شمارهٔ تماس و اطلاعات شخصیای رو که میتونید باهاشون صحبت کنید، براتون میفرستم.»
مشاور مهاجرت، پس از دریافت اطلاعات تماس شخص معرفیشده، با آنها تماس گرفت و مفصلاً صحبت کرد و کل پروسه را تشریح کرد. پس از حصول اطمینان از واجد شرایط بودن شرکت برای ارائهٔ پیشنهاد شغلی، در ارتباط با مدارک مورد نیاز برای ارائه به دولت و وزارت مهاجرت کانادا با آنها مذاکره نمود و شرکت مربوطه هم، آمادگی کامل خود را برای همکاری اعلام کرد.
مشاور مهاجرت پس از آن با سحر تماس گرفت و نتیجهٔ مذاکرات خود را اعلام کرد و گفت که قرارداد را آماده و ارسال میکند.
پس از ارسال قرارداد، لیست مدارک مورد نیاز و اطلاعاتی را که باید از سحر داشته باشد، ارسال کرد و همچنین با کارفرمای سحر هم تماس گرفت و ضمن ارائهٔ لیست مدارک مورد نیاز، لیست آگهی شغلیای را هم که پیش از این در وبسایتهای دولتی و مورد تأیید منتشر شده بود، دریافت کرد و بر همان اساس، نسبت به آمادهسازی فرمهای مورد نیاز اقدام نمود.
«باز هم باید برای انگشتنگاری برم مکزیک؟»
سحر طی تماس تلفنی با مشاور مهاجرت این سؤال را پرسید و این پاسخ را شنید:
«نه، دیگه نیازی نیست. برای شما از داخل خاک کانادا اقدام میشه و فقط بعد از گرفتن تأییدیه، لازمه که برید به مرز Peace Arch که قبلاً هم یکبار رفته بودید و برای گرفتنِ ورکپرمیت اقدام کنید.»
فرم ۱۶ صفحهای دریافت تأئیدیهٔ پیشنهاد شغلی تهیه شد و پس از انضمام مدارک مورد نیاز، به Service Canada ارسال شد. مشاور مهاجرت با کارفرما و سحر تماس گرفت و موارد را اعلام کرد و گفت احتمال آنکه از طریق سازمان مربوطه با آنان تماس بگیرند و مصاحبهای داشته باشند، زیاد است، پس آمادگی لازم را برای پاسخگویی به سؤالات آفیسر مربوطه داشته باشند.
حدوداً ۶ هفتهٔ بعد، کارفرما با مشاور مهاجرت تماس گرفت و گفت که ساعتی پیش، شخصی از طرف Service Canada با ایشان تماس گرفته و مفصل صحبت کرده است و در نهایت اعلام کرده که نتیجهٔ بررسی پرونده را تا ۱۰ روز آینده اعلام خواهد کرد.
همانروز سحر هم با مشاور مهاجرت تماس گرفت و گفت که از سازمان مربوطه، با او هم تماس گرفتهاند و چند سؤال کوتاه از او کردهاند و در انتها پس از تشکر گفتهاند که نتیجه به کارفرما اعلام خواهد شد.
«خیلی استرس دارم. یعنی مشکلی نیست؟ چرا تماس تلفنی گرفتند؟!»
«نگران نباشید. این تماسهای تلفنی، بخشی از پروسهست و کاملاً طبیعی و عادیه و اصلاً جای نگرانی نیست. همهچیز کاملاً قانونی و بر اساس واقعیت بوده و بابت این مسئله نباید اصلاً به خودتون استرس راه بدید.»
یک هفتهٔ بعد، مشاور مهاجرت با سحر و کارفرما تماس گرفت و اعلام کرد که ایمیلی حاوی تأئیدیهٔ پیشنهاد شغلی دریافت کرده است و با گفتن این جمله، همه نفس راحتی کشیدند.
«خیلی خیلی ممنون. الان باید چیکار کنم؟»
«الان باید پروندهٔ ویزای کار شما رو ارسال کنیم. پروسهٔ بررسی ممکنه حدوداً ۸ تا ۱۲ هفته طول بکشه و بهتره صبور باشید.»
پروندهٔ ویزای کار سحر آماده و بههمراه مدارک مورد نیاز به وزارت مهاجرت کانادا ارسال شد. حدود ۱۰ هفتهٔ بعد، ایمیلی حاکی از تأیید ورکپرمیت سحر دریافت شد. سحر پس از پرینت گرفتن آن با حضور در مرزبانی کانادا، توسط آفیسر مستقر در مرز، مورد مصاحبه قرار گرفت، از همانجا برای اطمینان، با کارفرمای سحر تماس تلفنی گرفته شد و پس از حدود ۲ ساعت سؤال و جواب، در نهایت، ورکپرمیت صادر و تحویل سحر شد و سحر قانوناً، میتوانست بهطور تمام وقت مشغول کار شود.
«خیلی ممنون. آیا کار دیگهای هم باید انجام بدم؟»
«نه، بعد از اینکه ۱۲ ماه کار کردید و مالیات شما توسط کارفرما پرداخت شد، میتونید برای اقامت دائم اقدام کنید.»
«برای همهچیز، ممنونم.»
پایان